ماهی مون هی میخواست یه چیزی بگه
تا دهنشو باز میکرد 
آب میرفت تو دهنش ونمیتونست بگه.
دست کردم تو آکواریوم و درش آوردم 
شروع کرد از خوشحالی
بالا و پایین پریدن 
دلم نیومد دوباره بندازمش اون تو، 
انقد بالا پایین پرید خسته شد خوابید

 

 

 

ادامه مطلب

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دیالکتیک مستر سی اس | تخصصی کانتر استریک 1.6 روزنوشت های یک دانشجوی شریف Maurice باغ سپیدار مواد غذایی Jeremy کانکس مدیریت کسب و کار استراتژیک